به گزارش مشرق، فدراسیون دوومیدانی بعد از برگزاری انتخابات فدراسیون دوومیدانی در 15 شهریور تقریبا تک نفره و بدون داشتن دبیر و نایب رئیس اداره میشود و در چند روز گذشته همان یک نفر در فدراسیون غایب است و همه چیز روی هوا است و مشخص نیست چه کسی میتواند پاسخگو باشد.
مجید کیهانی، رئس فدراسیون که علاقه زیادی به تک روی دارد، به عنوان سرپرست کاروان راهی قطر شد تا بدین ترتیب فدراسیون برای چند روز بدون هیچ مسئولی روزها را یکی پس از دیگری سپری کند.
احسان حدادی در آفریقای جنوبی ویزایش به مشکل خورده و او در این شرایط با چه کسی میتواند در ارتباط باشد، چه کسی کارهای تمدید ویزای او را باید انجام دهد؟
اینکه رئیس فدراسیون میتواند در سفرها کنار تیمهای ملی باشد، امری طبیعی است و بارها نیز در رشتههای دیگر اتفاق افتاده است، اما نه در فدراسیونی با تنها یک مسئول!
کیهانی در حالی راهی قطر شده که مشخص نیست سفر او در این برهه چه ضرورتی برای فدراسیونی که تک نفره اداره میشود، داشته است؟ آیا پیگیری وضعیت تنها شانس مدال ایران در بازیهای المپیک نمی توانست مهمتر از این سفر باشد؟ در غیاب کیهانی تایید نامههای اداری یا پیگیریهای برون مرزی را چه کسی باید انجام دهد؟
در رقم خوردن این اتفاقات برای دوومیدانی، وزارت ورزش نیز نقش پر رنگی دارد. اینکه یک فدراسیون چندین ماه و آن هم در آستانه المپیک بدون اینکه چارتش تکمیل شود، اداره میشود، چه توجیه قانونی میتواند داشته باشد؟
کیهانی به همراه دوست نزدیک خود یعنی نعیما خواجوی، مسئول کمیته آموزش در قطر حضور دارد و آنها چطور پس از کسب مدال طلا و افتخار آفرینی حسن تفتیان توانسته اند با او عکس یادگاری بگیرند، در حالی که مربیاش را اعزام نکردهاند؟
اینها پرسشهایی است که مشخص نیست وزارت ورزش باید پاسخ آنها را بدهد یا فدراسیون دوومیدانی! البته وزارت ورزش این روزها درگیر تغییر اساسنامه هیات های استانی است و شاید مجالی برای رسیدگی به این موضوعات نداشته باشد.
مجید کیهانی، رئس فدراسیون که علاقه زیادی به تک روی دارد، به عنوان سرپرست کاروان راهی قطر شد تا بدین ترتیب فدراسیون برای چند روز بدون هیچ مسئولی روزها را یکی پس از دیگری سپری کند.
احسان حدادی در آفریقای جنوبی ویزایش به مشکل خورده و او در این شرایط با چه کسی میتواند در ارتباط باشد، چه کسی کارهای تمدید ویزای او را باید انجام دهد؟
اینکه رئیس فدراسیون میتواند در سفرها کنار تیمهای ملی باشد، امری طبیعی است و بارها نیز در رشتههای دیگر اتفاق افتاده است، اما نه در فدراسیونی با تنها یک مسئول!
کیهانی در حالی راهی قطر شده که مشخص نیست سفر او در این برهه چه ضرورتی برای فدراسیونی که تک نفره اداره میشود، داشته است؟ آیا پیگیری وضعیت تنها شانس مدال ایران در بازیهای المپیک نمی توانست مهمتر از این سفر باشد؟ در غیاب کیهانی تایید نامههای اداری یا پیگیریهای برون مرزی را چه کسی باید انجام دهد؟
در رقم خوردن این اتفاقات برای دوومیدانی، وزارت ورزش نیز نقش پر رنگی دارد. اینکه یک فدراسیون چندین ماه و آن هم در آستانه المپیک بدون اینکه چارتش تکمیل شود، اداره میشود، چه توجیه قانونی میتواند داشته باشد؟
کیهانی به همراه دوست نزدیک خود یعنی نعیما خواجوی، مسئول کمیته آموزش در قطر حضور دارد و آنها چطور پس از کسب مدال طلا و افتخار آفرینی حسن تفتیان توانسته اند با او عکس یادگاری بگیرند، در حالی که مربیاش را اعزام نکردهاند؟
اینها پرسشهایی است که مشخص نیست وزارت ورزش باید پاسخ آنها را بدهد یا فدراسیون دوومیدانی! البته وزارت ورزش این روزها درگیر تغییر اساسنامه هیات های استانی است و شاید مجالی برای رسیدگی به این موضوعات نداشته باشد.